شاعر آلمانی که نزدیک بود چهار سده قبل در ایران کشته شود
نزدیک چهار سده قبل کم مانده بود که پل فلمینگ سر خود را در اصفهان به باد دهد. این شاعر بزرگ دوره باروک چیزی نمانده بود که به دست مأموران هندی در پایتخت صفویان کشته شود، اما سرانجام قورچیان شاه صفوی به دادش رسیدند.
آدام اولریوس، منشی ریاضیدان دربار هولشتاین، در سال ۱۶۳۷ میلادی از طرف فریدریش سوم، امیر شلزویگ هولشتاین، برای برقراری "روابط مودتآمیز" به دربار پرشکوه صفویان فرستاده شد؛ پل فلمینگ شاعر در این سفر او را همراهی میکرد.
آن دو برای عزیمت از شمال آلمان به مرکز ایران، راهی دراز و ناهموار سپری کردند. از قصر گوتورف در هولشتاین تا پایتخت ایران ۴۷۳۶ کیلومتر راه است. رفت و برگشت پل فلمینگ به اصفهان چهار سال طول کشید.
از گزارشی که آدام اولریوس تحریر کرده، چنین بر میآید که آنها برای رسیدن به ایرا موانع طبیعی و حوادث ترسناک بیشماری را از سر گذراندهاند و بارها خطر از بیخ گوششان گذشته است.
آدام اولریوس در یادداشتهایی که به تازگی چاپ ویراستهای از آنها تحت عنوان "سفر به مسکو و ایران" منتشر شده است، تعریف میکند که کم مانده بود آن دو آلمانی در اصفهان سر خود را به باد دهند.
ماجرا از این قرار است که آنها در اصفهان روبروی اقامتگاه غلامان هندی اسکان کرده بودند. روزی یکی از فرستادگان آلمانی برای حمل بار از یک هندی کمک خواسته بود. از آنجا که مأمور هندی از یاری دادن خودداری کرده بود، کار به دعوا و مرافعه کشید که طی آن چند هندی به قتل رسیدند.
به دنبال این واقعه ناگوار، خون مأموران هندی به جوش میآید و آنها در پی انتقامجویی بر میآیند. چهار روز بعد آنها به یک مأمور آلمانی با چوب و چماق حمله میکنند، سر او را از تن جدا کرده و جسد او را جلوی سگهای گرسنه میاندازند تا خورده شود.
وضعیت باز هم خطرناکتر میشود و دامن دو فرستاده هولشتاین را هم میگیرد. زمانی که مأموران آلمانی قصد دارند برای رایزنی در اقامتگاه سفیران هولشتاینی اجتماع کنند، در کوچههای تنگ و تاریک اصفهان مورد حمله گروهی از مأموران هندی قرار میگیرند و عدهای از آنها به ضرب تیر و شمشیر کشته میشوند.
آدام اولریوس روایت میکند چیزی نمانده بود که او نیز هنگام ورود به اقامتگاه، به ضرب تیری که یک هندی به طرفش افکنده بود، کشته شود.
در جنگ سختی که با شمشیر و نیزه و تفنگ میان سربازان آلمانی و قراولان هندی در میگیرد، چندین نفر کشته و زخمی میشوند.
از آنجا که شمار قراولان هندی خیلی بیشتر بوده، به زور موفق میشوند دروازه اقامتگاه فرستادگان آلمانی را شکسته و وارد آنجا شوند. در مقابل سواران هولشتاینی با ایجاد حفرهای در دیوار پشتی عمارت، راه فراری به سوی باغ یک کلیسای ارمنی باز میکنند. اما قراولان هندی از آن طرف هم آنها را محاصره میکنند، راه فرار آنها را میبندند و آنها را با تیر و گلوله زیر ضرب میگیرند.
درست زمانی که آلمانیها از جان خود دست شسته و برای مردن آماده شدهاند، گروهی از قورچیان و تفنگداران لشکر شاهی وارد میشوند، هندیان را فراری میدهند و آرامش را برقرار میکنند.
فرستادگان دربار هولشتاین دو سالی در ایران اقامت کردند اما در مأموریت خود هیچ موفقیتی کسب نکردند.
پل فلمینگ در سال ۱۶۴۰، یک سال پس از بازگشت از ایران درگذشت. شعرهای دلانگیز او در بسیاری از جنگهای شعر باروک درج شده است
دویچه وله آلمان