Monday, August 5, 2019

چرا رابطه جنسی در کشورهای اسلامی به تابو تبدیل شده است؟



چرا رابطه جنسی در کشورهای اسلامی به تابو تبدیل شده است؟
صحبت درباره رابطه جنسی در کشورهای اسلامی ساده نیست. علی غندور، الهی‌دان و نویسنده ساکن آلمان، در کتاب جدیدش به موضوع سکس می‌پردازد و اینکه نقش کشورهای استعمارگر در تبدیل رابطه جنسی به تابو در کشورهای اسلامی چه بوده است.

علی غندور، الهی‌دان، اسلام‌شناس و نویسنده ساکن آلمان، در کتابی که به تازگی با عنوان "عشق، سکس و خدا" منتشر کرده به موضوع رابطه جنسی در کشورهای اسلامی و علت تبدیل شدن آن به مبحثی تابو در این کشورها پرداخته است.
غندور در پاسخ به پرسش خبرنگار "اشپیگل آنلاین" درباره برخورد با مسئله جنسیت و اروتیک در اسلام به توضیح جنبه‌های تاریخی این موضوع در کتاب جدید خود اشاره می‌کند و می‌گوید: «تعمیم این موضوع مسئله‌ای دشوار است. برای مثال در حدود سال ۱۰۰۰ میلادی، در دوره عباسیان و دیرتر در امپراطوری عثمانی، در ترکیه امروزی، یا در مصر و عراق با رابطه جنسی به شکل مثبتی برخورد می‌شد. این رابطه نه کثیف بود و نه غیرمقدس.»
این نویسنده با استناد به گنجینه واژه‌ها در زبان‌های این مناطق معتقد است به همین جهت سکس و رابطه جنسی در زبان با واژه‌هایی در ارتباط با جشن و سرور همراه است.

غندور به مقایسه دست می‌زند و اشاره می‌کند به اینکه این موضوع  در زبان آلمانی به چه صورت مطرح می‌شود. او می‌گوید: «امروزه در زبان آلمانی تنها انتخاب برای واژه‌ها در ارتباط با موضوع سکس یا عبارات و واژه‌های پزشکی است یا اصطلاحاتی که در زبان محاوره‌ای مبتذل به کار گرفته می‌شود.»
غندور معتقد است که در زبان عربی کلاسیک نام اندام‌های جنسی انسان بدون "ارزش‌گذاری خاص" بیان می‌شود و استفاده از نام اندام جنسی زن به عنوان واژه‌ای "کثیف" یا به عنوان "دشنام" در فرهنگ اغلب کشورهای اسلامی وجود نداشته است.
او توضیح می‌دهد که در مقایسه با زبان آلمانی ۱۱۴ مترادف برای اندام جنسی مرد و ۹۹ مترادف برای اندام جنسی زن در فرهنگ اسلامی به کار گرفته می‌شود. غندور حتی به این موضوع اشاره می‌کند که در میان برخی از شاخه‌های صوفیان و یا عرفا "رابطه جنسی به عنوان راهی برای شناخت خدا" بوده است.
غندور در پاسخ به پرسش خبرنگار اشپیگل ‌آنلاین که از وعده "۴۰ حوری در بهشت" می‌پرسد، در این ارتباط به "افسانه بودن این حکایت" اشاره می‌کند و می‌گوید که در هیچ کجای قرآن نمی‌توان چنین موضوعی را پیدا کرد.
این نویسنده معتقد است روایاتی که از سوی پیامبر اسلام نقل می‌شوند همه معتبر نیستند. او می‌گوید: «دین‌شناسان تنها به این موضوع اشاره کرده‌اند که در بهشت احساسات جنسی وجود دارد اما کسی نمی‌داند که این احساسات به طور مشخص چگونه بروز داده می‌شوند.»
"سرکوب میراث فرهنگی"
این اسلام‌شناس در پاسخ به این پرسش که آیا چنین اعتقادات و نظراتی در ارتباط با آزادی رابطه جنسی درباره زنان نیز وجود داشته است، به محرومیت زنان در جوامع گوناگون اشاره می‌کند و می‌گوید که "زنان در آن زمان و امروز نیز از بسیاری از امکانات محروم بوده و هستند و مردان هستند که بر گفتمان جوامع تسلط داشته‌اند و دارند".
او این امر را منحصر به اسلام نمی‌داند و بر این نظر است که این "ویژگی جوامع اسلامی نیست بلکه از ویژگی جوامع مردسالار" است. 


غندور بر این امر تاکید می‌کند که در برخی از دوره‌ها، پدیده‌ها یا فضاهایی در شهرها وجود داشته‌اند، برای نمونه حمام‌ها، که فضای امنی برای زنان محسوب می‌شدند. او می‌گوید که برای نمونه در این فضاها زنان امکان داشتند حتی "با زنان دیگر رابطه جنسی داشته باشند و یا نقش جنسیت مرد را برعهده گیرند".
غندور در کتاب خود به این امر اشاره می‌کند که در جوامع اسلامی اولیه، دست‌کم در شهرها، مردم از آزادی عمل بیشتر و آرامش زیادتری برخوردار بودند و رابطه جنسی تابو محسوب نمی‌شد.
این پژوهشگر معتقد است که در آن زمان حتی یک عالم دینی می‌توانست "حکایات جنسی یا اشعاری با تمایلات همجنسگرایانه" بنویسد و تمایلات جنسی در جوامع حضور و تنوع بیشتری داشتند.
در ادامه غندور در کتاب خود به این امر اشاره می‌کند که امروزه رده‌بندی‌های مشخصی در جوامع اسلامی موجود است و این که "چه امری مجاز و چه چیز غیرمجاز است". او از این روند به عنوان "سرکوب میراث فرهنگی" یاد می‌کند. 
نقش امپریالیسم در تغییر ارزش‌های فرهنگی
غندور در توضیح علل تغییر روند گفت‌وگوی آزادانه درباره روابط جنسی و موضوع تابو شدن سکس در این جوامع به نقش نفوذ فرهنگی امپریالیسم اشاره می‌کند. این الهی‌دان معتقد است که "تصورات فرهنگ ویکتوریایی نسبت به جنسیت" (در دوره اوج انقلاب صنعتی و امپراطوری بریتانیا) است که جوامع اسلامی را تحت تاثیر قرار داده است.
او می‌گوید: «به طور آگاهانه یا غیرآگاهانه هنجارهای اروپای قرن نوزدهم در این جوامع پذیرفته شده‌اند. به عنوان نمونه این ارزش اخلاقی که رابطه جنسی تنها برای تولید مثل در جامعه ضروری است.»
غندور در کتاب "عشق، سکس و خدا" برای نمونه از کشورهایی مانند هند یا الجزایر یاد می‌کند که در آن‌ها قدرت‌های اروپایی به زور چنین هنجارهایی را به جامعه تحمیل کرده‌اند.
او در این کتاب به ظهور ایدئولوژی‌های مختلفی "مانند ناسیونالیسم، کمونیسم و اسلام‌گرایی افراطی" برای سرکوب بیشتر تمایلات جنسی و تابو کردن این موضوع نیز اشاره کرده است و می‌گوید که همه این نظرها "کنترل انسان و رابطه جنسی او را مد نظر دارند و این کنترل همیشه به مرز ممنوعیت کشیده می‌شود".
غندور درباره مسلمانانی که در جوامع امروزه غربی برای نمونه آلمان زندگی می‌کنند، می‌گوید که موضوع "زن‌ستیزی" و "ضدیت با همجنسگرایی" پدیده‌هایی نیستند که فقط در میان مسلمانان رواج دارند. او معتقد است که در جوامع اسلامی پیش از قرن نوزدهم این تفکر در جوامع اسلامی رواج نداشته است.

ارزش‌های جنسی مسلمان مهاجر
این پژوهشگر اسلامی آموزش جنسی کودکان و کودکان مسلمان در جوامع غربی را به خودی خود مثبت ارزیابی می‌کند و معتقد است که "اخلاق جنسی فعلی در بین مسلمانان تحت تاثیر اخلاق اروپای قرن نوزدهم و شروع قرن بیستم قرار دارد تا سنت و تاریخ خود این جوامع".
او می‌گوید که شکافی میان ارزش‌های جنسی اروپای آن زمان و امروزه وجود دارد و موج مسلمانان جدیدی که به عنوان مهاجر و پناهجو به کشورهای اروپایی وارد می‌شوند "روند توسعه ارزش‌های جنسی مستقل را در جوامع خود" دنبال نکرده‌اند و بیشتر تحت تاثیر هنجارهای جوامع قرن نوزده اروپایی هستند تا سنت قدیم جوامع خود.
غندور معتقد است که مسلمانان تازه وارد شده به جوامع اروپایی "دچار شوک می‌شوند و ارزش‌های جنسی جوامع اروپایی در آنان ترس به وجود می‌آورد".
غندور راه حل را در این می‌بیند که این مسلمانان با هنجارهای جوامع و سنت فراموش شده خود در زمینه برخورد با روابط جنسی و سکس آشنا شوند. او می‌گوید: «من معتقد نیستم که باید به گذشته برگردیم اما فکر می‌کنم که می‌توان از جنبه‌های مثبت تاریخ خود یاد گرفت و جنبه‌های منفی را کنار گذاشت.»
این نویسنده در کتاب خود به نقش مهم علمای دینی اشاره می‌کند که می‌توانند بسیار بیشتر از آنچه امروز شاهد آن هستیم به موضوع رابطه جنسی و سکس بپردازند.
کتاب "عشق، سکس و خدا" با عنوان آلمانی:
 Liebe, Sex und Allah: Das unterdrückte erotische Erbe der Muslime
توسط انتشارات C.H.Beck در ۲۱۸ صفحه به تازگی در آلمان منتشر شده است.
دویجه وله آلمان