آرشیو صداوسیما چگونه دزدیده و فروخته شد؛ آقای ضرغامی! پاسخگو باشید
کلمه : در میان حجم انبوه تخلفات در دستگاههای زیرنظر رهبری بار دیگر تخلفات و کجرویهای صدا و سیما بر دایره افتاد و یکی از مدیران این مجموعه در نامهای افشاگرانه به عزتالله ضرغامی رییس سابق صدا و سیما از وی خواسته که سکوت نکند و پاسخ دهد چه کسی عامل ورشکستگی این مجموعه است و چه کسانی آرشیو غنی صدا و سیما را به غارت بردهاند؟!
انتشار محرمانههای آرشیو صدا و سیما در فضای مجازی و شبکههای خارجی دیرگاهی است مورد پرسش افکار عمومی قرار گرفته است که این مجموعه چگونه قابل دسترسی است و چه کسانی میتوانند آزادانه فیلمهای طبقهبندی شده آن را بیمحابا در فضاهای مجازی منتشر کرده یا به شبکههای تلویزیونی خارج از کشور بفروشند. سوالی که تاکنون پاسخی برای آن از سوی مسئولان صدا و سیما ارائه نشده است.
وقتی مستندهایی مربوط به انقلاب اسلامی و تاریخ معاصر از شبکههای خارج از ایران پخش شد نیز حجم به کارگیری آن همه فیلم و تصویر با کیفیت عالی چیزی نبود که از چشمهای تیزبین پنهان بماند، اما باز هم مسئولان این رسانه ملی که خیلی وقت است میلی به «ملی» بودن ندارند، از پاسخگویی طفره رفتند و به جای بازجویی و بازداشت مسئولان و روسای این مجموعه به بازداشت و ممنوعالخروجی خبرنگاران و روزنامهنگارانی پرداختند که متهم شده بودند با رسانههای خارجی از طریق ایمیل و شبکههای مجازی در تماسند!
انتشار فیلمها در این حد نیز نماند و هر از گاهی حتی بخشی از فیلمهای منتشر نشده در سیما نیز در شبکههای اجتماعی و فضای مجازی در گستره زیادی منتشر میشود و باز این سوال در برابر افکار عمومی قرار میگیرد که چه کسی مسئول آرشیو فیلمهای صدا و سیماست و از کجا معلوم دوربینی که در محرمانهترین جلسات در سطوح بالا شرکت دارد، به راحتی فیلمهایش را در اختیار خیلیها که حتی آنها را «نفوذی» هم نمیدانند، قرار نگیرد. پرسشی که گویی ذهن مسئولان قضایی و امنیتی را تا به حال به خود مشغول نکرده است.
این بار نامهای افشاگرانه به قلم یک مسئول!
بعد از سخنان اخیر ضرغامی یکی از مدیران این شبکه در نامهای افشاگرایانه پرده از حقایقی برداشت که تاکنون از سوی مسئولان پیشین و وقت صدا و سیما پاسخی به آن داده نشده است.
عزت الله ضرغامی که ده سال ریاست سازمان صدا و سیما را برعهده داشت و با نصب مدال «افتخار جهادگر عرصه فرهنگ و هنر» بالاخره این عرصه را به دیگری سپرد، طی یک سال گذشته اظهار نظرهای فراوانی در مورد مجموعه تحت امر خود داشته است. اظهار نظرهایی که هیچگاه با تعامل همراه نبوده و او مثل همیشه متکلم وحده بوده است. اما این بار یکی از مدیران ارشد صدا و سیما تاب نیاورده و به بخشی از سخنان و اظهار نظرهای ضرغامی پاسخ داده است.
امیر تاجیک، مدیر شبکه مستند به تازگی در خصوص سوءمدیریتهای مجموعه صدا و سیما و بخصوص سخنان عزت الله ضرغامی نامهای سرگشاده به وی نوشته است و برخی از فساد و بینظمی و بیبرنامگی در صدا و سیما را به خوبی به تصویر کشیده است.
تاجیک به بخشی از سوءمدیریتهای مالی این مجموعه عریض و طویل و بودجههای بیلیونی اهدا شده از سوی دولت نهم و دهم به این مجموعه پرداخته و نوشته است: رسانه ملی در آغاز مدیریت جدید صدها میلیارد تومان بدهی داشت. این میراث در شرایطی برای تیم همکاران مدیریت برجا ماند که املاک و زمینهای مرغوب رسانه ملی توسط شما به فروش رفت تا بخشی از بدهیهای تهیه کنندگان و کارگردانان پرداخته شود. به عبارتی مدیریت قبلی علاوه بر هزینههای بیمورد، راه حلی منطقی برای جبران آن هزینهها نداشت!
وی با پرداختن به وضعیت اسفناک صدا و سیما از ضرغامی انتقاد کرده که چرا همه چیز را «گل و بلبل» توصیف میکند و پرسیده است: آیا شما از بدهیهای معوق چند ساله مراکز استانها بابت برق خبر داشتید؟
اسراف و هزینههای گزاف و ریخت و پاش، تولید برنامههای آنتن پرکن و بیمحتوا، گرایش مردم به ماهواره، افزایش بیسابقه کارکنان رسمی و غیر رسمی سازمان از جمله محورهایی است که این مدیر ارشد صدا و سیما به آن پرداخته است و در نهایت به کنایه مینویسد: «کار به جایی رسید که گمان میرفت تعداد کارمندان شبکههای افتتاح شده از مجموع بینندگان آنها بیشتر باشد!»
سرقت یا فروش فیلمهای آرشیو صدا و سیما؟!
امیر تاجیک، در این نامه به مساله مهمی چون سرقت یا فروش فیلمهای آرشیو صدا و سیما نیز پرداخته است. مسالهای که سالهاست مورد پرسش افکار عمومی است ولی تاکنون کسی به آن پاسخ نداده است. آرشیوی که به روی پژوهشگران و مورخان بسته است اما هرگاه لازم باشد درش به روی «دلواپسان» و دیگران باز میشود.
تاجیک در این نامه با اشاره به ادعای ضرغامی که گفته بود هیچ تصویری از آرشیو صدا و سیما خارج نشده، متذکر شده است: به طور مشخص جنابعالی در خصوص آرشیو سازمان و پخش تصاویر محرمانه از شبکههای معاند اظهار نظر کرده بودید که هیچ تصویری از آرشیو خارج نشده است. سوال اینجاست که چرا مدیرکل اسبق آرشیو تا سر حد بازداشت پیش رفت و تنها به دلیل واسطهگری شما بازداشت نشد؟؟ اینکه اظهر من الشمس است که تصاویر تلویزیون در شبکههای معاند و در قالب برنامههای مختلف به نمایش در میآید و شما تنها به تکذیب بسنده میکنید.
مساله دسترسی به آرشیو صدا و سیما آنقدر جدی بود که حتی خبرگزاریهای اقتدارگرا نیز نتوانستند نسبت به آن سکوت کرده و انتقادی نداشته باشند. خبرگزاری تسنیم که مثل خیلیها خسته از کاغذبازیهای رایج در صدا و سیما برای دسترسی به یک فیلم و تصویر است نیز چندی پیش در یادداشتی با عنوان «درهای آرشیو صدا و سیما را باز کنید» گلایهمند شد که چرا این سازمان آرشیو پر و پیمان و غنی خود در دسترس برنامه سازان قرار نمیدهد و یا با سنگ اندازی و کاغذ بازی، شرایطی پدید میآورد تا این امکان در اختیار کمتر کسی باشد.
در این یادداشت مسئولان صدا و سیما در برابر این پرسش قرار گرفتند که شبکههای خارجی چگونه به آرشیو محرمانه این رسانه دست پیدا کردهاند و نویسنده پرسیده است: فیلمهایی که اکثراً در صدا و سیما با عنوان محرمانه آرشیو شدهاند و هر مستند ساز داخلی (حتی از نوع انقلابی) هم نمیتواند به آن دسترسی پیدا کند، به یکباره سر از شبکه من و تو در میآورد. البته این سوال با دستگیری چند تن از افرادی که این آرشیو را در اختیار شبکههای خارجی قرار داده بودند، پاسخ داده شد.
البته مساله بازداشت عاملان فروش و خارج کردن فیلمهای آرشیو تاکنون رسانهای نشده است اما تاجیک در نامه خود به طور مشخص به این مساله اشاره کرده و با تکذیب سخنان رییس سابق صدا و سیما نوشته است: «چرا مدیرکل اسبق آرشیو تا سر حد بازداشت پیش رفت و تنها به دلیل واسطهگری شما بازداشت نشد؟» شاید هم چون رییس وقت آرشیو و کتابخانه سازمان در زمره روحانیت بوده و تبعیت خود را بارها به رییس سازمان نشان داده، نخواستهاند بیش از این آن را پیگیری کنند و در کنار سایر پروندههای ناتمام دزدی و اختلاس و فساد اداری و مالی جایی برای آن باز کردهاند.
معلوم میشود که عزت الله ضرغامی نه تنها مدیری شایسته برای مجموعه صدا و سیما نبوده بلکه مانند دوست سابق خود، رییس دولت دهم، به حمایت و یاری متخلفان نیز میشتافته و مانع از اجرای قانون برای آنان میشده است.
حال مسئولان قضایی و امنیتی کشور باید پاسخگو باشند، چرا عدهای میتوانند به راحتی با دستبرد به اسناد ملی آن را در جهت مطامع خود قرار دهند و کسی با آنان کوچکترین برخوردی نکند. از کجا معلوم که روزی این افراد فیلمهای طبقهبندی شده و محرمانهتری را منتشر نکنند. در جایی که یک روزنامهنگار بیهیچ جرمی برای چند دهه ممنوعالقلم میشود و به حبس و تبعید میرود، تا کی این افراد میتوانند در حاشیه امنیتی قرار گیرند که توصیه یک مسئول و یک سردار بتواند از اجرای قانون جلوگیری کند؟!