Monday, January 6, 2020

بن لادن، البغدادی و سلیمانی.. ۳ هدف بزرگ آمریکا چه تفاوتی باهم دارند؟



بن لادن، البغدادی و سلیمانی.. ۳ هدف بزرگ آمریکا چه تفاوتی باهم دارند؟
شرق الوسط فارسی
یل
ایالات متحده پیشتر اسامه بن لادن سرکرده القاعده و سپس چند سال بعد ابوبکر البغدادی سرکرده داعش را کشت و اکنون قاسم سلیمانی فرمانده سپاه قدس ایران را از پیش رو برداشت. این عملیات حذف چه تفاوتی با هم دارند و آیا ممکن است که پیامدهای آنها نیز متفاوت باشد؟

اسامه بن لادن

سرکرده القاعده در دوم می ۲۰۱۱ در حمله هوایی نیروی یگان ویژه ایالات متحده آمریکا در پناهگاش در ایبت آباد پاکستان کشته شد. پس از اینکه سال‌ها مورد تعقیب بود و آمریکایی‌ها در دوره ریاست جمهوری بیل کلینتون تلاش‌های زیادی برای تشخیص محل اختفای او در افغانستان کرده‌اند. اما عدم اطمینان صد در صدی آمریکایی‌ها از این محل و نگرانی آنها از به وجود آمدن اشتباهی منجر به کشته شدن افراد بیگناه، مانع از حمله نظامی هوایی شد.

 تعقیب و گریز آمریکایی‌ها به ویژه پس از اقدام القاعده به منفجرکردن سفارت شان در نایروبی و دارالسلام پایتخت‌های کنیا و تانزانیا در اوت ۱۹۹۸ و حمله اکتبر سال ۲۰۰۰ به ناوشکن آمریکایی یو اس اس کول در سواحل عدن افزایش یافت. با طراحی حملات ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ در نیویورک و واشینگتن در دو دوره ریاست جمهوری جورج بوش، آمریکا بن لادن را زنده یا مرده به هر طریقی می‌خواست، اما بن لادن پس از جنگ در منطقه کوهستانی تورا بورا در شرق افغانستان در ۲۰۰۱ از نظرها مخفی شد.

ده سال طول کشید تا آمریکایی‌ها در زمان ریاست جمهوری باراک اوباما توانستند مخفیگاه او را در ایبت آباد پیدا کنند و بن لادن را از میان بردارند.

آنها نگران واکنش انتقامی سازمان زیر نظر او و طرفداران بن لادن بودند، اما القاعده توان انتقامجویی نداشت. کشتن بن لادن همزمان با از هم پاشیدگی و گسست سازمان تحت امر او به دلیل طولانی شدن مدت اختفای رهبر آن و مدیریت از دور و بسنده کردن به ارتباط از طریق نامه نگاری غیرمستقیم صورت گرفت. همچنین آمریکایی‌ها جنگی خستگی ناپذیر با هواپیماهای بدون سرنشین بر فراز آسمان وزیرستان و ترور اکثر فرماندهان القاعده را پیش می‌بردند به طوری که لقب «مرد سوم سازمان» پس از بن لادن و ایمن الظواهری تنها چند ماه بر سر کار بود. همزمان نیز شعبه‌های این سازمان در جهان یکی پس از دیگری فرو می‌پاشید از جزیرة العرب و مغرب جهان اسلام تا سرزمین رافدین.



ابوبکر البغدادی

البغدادی در ۲۶ اکتبر ۲۰۱۹ در حمله هوایی نیروی یگان ویژه ایالات متحده آمریکا در مخفیگاهش در روستای باریشا در حومه ادلب و در نزدیکی مرزهای ترکیه کشته شد. او پس از فروپاشی دولتش که در سال ۲۰۱۴ آن را در موصل بنیان نهاد، در این روستا مخفی شده بود. او و نیروهایش با یورش به موصل اعلام خلافت کرد و مساحت‌هایی بزرگی از سوریه و عراق را به تصرف خود درآورد، مساحتی بزرگ‌تر از بریتانیا.

البغدادی همچون بن لادن تحت تعقیب دستگاه‌های اطلاعاتی جهانی بود اما او خود را با یک حلقه امنیتی فشرده احاطه کرده بود و مانع از درزشدن اطلاعاتی از مخفیگاهش شده بود.

دولت داعش اما همزمان با کشته شدن البغدادی فروپاشید. چند ماه قبل از ترور البغدادی با خارج شدن روستای الباغوز در حومه دیرالزور از کنترل داعش و افتادن به دست ائتلاف آمریکایی، سازمان تحت نظر او آخرین حضور نظامی خود روی زمین را باخت. همچون وضعیت بن لادن و القاعده، سازمان داعش با کشته شدن البغدادی با فروپاشی گسترده مواجه شد. هزاران تن از اعضای این سازمان در نزد متحدان آمریکا در سوریه و عراق در زندان به سر می‌برند و نمایندگی‌های این سازمان یکی پس از دیگری فرو می‌ریختند از سوریه و عراق گرفته تا یمن و سینا و لیبی و خراسان. این گونه است که البغدادی مرد و کسی از طرفدارانش نتوانست انتقام او را بگیرد.

قاسم سلیمانی

بامداد جمعه دومین روز از سال ۲۰۲۰، یک هواپیمای بدون سرنشین با انجام یک حمله موشکی، کاروان حامل قاسم سلیمانی و تعدادی از فرماندهان ایرانی و عراقی را در نزدیکی فرودگاه بغداد کشت. این خبر در حالی که بسیاری را غافلگیر کرد، به گفته دونالد ترامپ رئیس‌جمهور آمریکا و دستوردهنده این حمله «خیلی دیر شده بود».

تصمیم این قتل، دومین تصمیم از نوع خود است که ترامپ در فاصله دو ماه و اندی گرفته‌است؛ سلیمانی پس از البغدادی. تصمیم به حذف البغدادی علیرغم وجود نگرانی از انتقام آسان بود، زیرا البغدادی پس از کشتن تعدادی از گروگان‌های آمریکایی و انجام اقدامات وحشیانه از نظر دولت ترامپ جنایتکار بود که حذف آن را موجه می‌ساخت. دربارهٔ سلیمانی نیز آمریکایی‌ها به خوبی می‌دانند که او مسئول جان باختن بخش قابل توجهی از آمریکایی‌ها در عراق به واسطه حملات شبه نظامیان آموزش دیده خود سلیمانی و مجهزشده به مدرن‌ترین مواد انفجاری توسط اوست.

معروفترین تلاش برای هدف قراردادن قاسم سلیمانی در عراق توسط نیروهای آمریکایی به سال ۲۰۰۷ و در اوج پشتیبانی او از جناح‌های شیعی به منظور حمله به نیروهای ائتلاف بین‌المللی برای وادارساختن آنها به خروج از عراق برمی گردد. نیروهای آمریکایی در آن عملیات ۵ ایرانی را دستگیر کردند اما سلیمانی در میان کاروان حامل او نبود.

پس از آن سلیمانی در جلوی چشم آمریکا تردد می‌کرد و در سوریه، عراق و لبنان در حال رفت و آمد بود به جبهه‌های جنگ سر می‌زد و با نیروهای تحت امرش عکس یادگاری می‌گرفت. این وضعیت تا تصمیم ترامپ برای کشتن او در دو روز پیش ادامه داشت.

طبق گزارش روزنامه نیویورک تایمز، کشته شدن سلیمانی با استفاده از قانونی که کنگره در سال ۲۰۰۲ برای اشغال عراق مصوب کرده، انجام شد. همچنین با توجیه دفاع از نفس که قانون بین‌الملل آن را مجاز می‌داند و اختیارات قانونی رئیس‌جمهور آمریکا به عنوان فرمانده کل قوا. اما تفاوت کشتن سلیمانی با بن لادن و البغدادی در این بود که سلیمانی یک شخصیت حقوقی دارای منصب و جایگاه رسمی در یک دولت است که با مصوبه اجرایی صادر شده در دهه ۷۰ در آمریکا مبنی بر ممنوعیت ترور مغایر است. این در حالی است که این مصوبه در عملیات مبارزه با ترویسم اجرا نمی‌شود و به محلی برای جدل میان دولت‌های مختلف آمریکا بدل شده‌است. تصمیم ترامپ مبنی بر قراردادن سپاه پاسداران ایران در لیست تروریسم نیز در این راستاست. آمریکا برای اولین بار بود یک دستگاه حکومتی را در لیست تروریسم قرار می‌دهد.

۳ عملیات حذف.. و «انتقام»

اگر خلیفه بن لادن، ایمن الظواهری بود و خلیفه البغدادی، ابو ابراهیم الهاشمی القرشی و همه نمایندگی‌های القاعده و داعش از انتقامجویی طی عملیات بزرگ از آمریکایی‌ها ناتوان مانده‌اند، به نظر می‌رسد باتوجه به ادبیات تهدیدآمیز ایران، کشتن سلیمانی متفاوت باشد. زیرا «حکومت سلیمانی» یا ایران یک کشور منطقه ای قدرتمند است و مثل دولت داعش و دولت در دولت القاعده در طالبان نیست و نمایندگی‌هایی که سلیمانی و سپاه در جهان راه اندازی کرده‌اند از لبنان و سوریه گرفته تا عراق و یمن نیز در حالت ضعف نمانیدگی‌های القاعده و داعش نیستند. اما آیا خلیفه و جانشین سلیمانی یعنی اسماعیل قاآنی می‌تواند آنجه که جانشینان بن لادن و البغدادی از انجام آن ناتوان بودند را عملی کند؟