Thursday, July 4, 2019

اپوزیسیون خارج از کشور، کودک چهل ساله؟!




اپوزیسیون خارج از کشور، کودک چهل ساله؟! مسعود نقره‌کار
نقش مؤثر اپوزیسیون خارج ازکشوردرمبارزه علیه حکومت اسلامی نقشی روشن است. فقط به سه نمونه اشاره می‌کنم:
۱- روشنگری دربارۀ ماهیتِ، افکارورفتار جنایتکارانه حکومت اسلامی
۲- پشتیبانی وتقویت اپوزیسیون داخل کشورو بازتاباندن خواست‌های آنان در سطح جهانی
۳- ایده و گفتمان سازی در راستای شکل گیری جایگزینی ملی، دموکراتیک و سکولار در داخل کشور.
بخشی ازاپوزیسیون تحت تاثیرمحیط زندگی ونیزدریافت شناخت بیشتری از ضعف خویش، با روی آوردن به آموزش، تربیت و پرورش خود در راستای فهم وکاربرد آزاداندیشی و دموکراسی گام هائی مثبت برداشته است. این گام‌ها درمیزان اثربخشی اپوزیسیون درمبارزه با حکومت اسلامی مؤثربوده‌اند.

اپوزیسیون خارج از کشورعلیرغم نقش مؤثرش در مبارزه علیه حکومت اسلامی اما نتیجه چهاردهه تلاش‌اش برای غلبه بر پراکندگی و شکل دهی حتی یک تشکل دموکراتیک فراگیر یا ائتلافی (اتحاد و وحدت پیشکش) از نیروهای متنوع حول خواست هائی مشترک، سنجاق شدن کارنامۀ رفوزگی برسینه دارد. دلیل ناتوانی دراین عرصه روشن است. اگرپاره‌ای ازعوامل فرهنگی، اخلاقی، اجتماعی و سیاسی را کناربگذاریم، بیش ازهرچیزمشکلات شخصیتی و روانی و رفتاری بسیاری از رهبران و چهره‌های سیاسی و فرهنگی گروه‌های اپوزیسیون را می‌باید عامل اصلی این ناتوانی و ضعف دید.
اینان عامل درماندگی، به ویژه درشرایط حاضرند. نگاهی به سخنان و رفتار برخی از این خود رهبر پندارها تردیدی برجای نمی‌گذارد که در این چهل سال رشدی کیفی درعرصه همکاری و همگرائی در کار نبوده و اپوزیسیون علیرغم پاره‌ای تلاش‌های مؤثر و مثبت، که شرچشمه بیشترین آن‌ها خود انگیحته و ازبدنۀ اپوزیسیون برخاسته است، درسایه رهبری و زعامت این حضرات کودکی چهل ساله مانده است. گیرهای شخصیتیِ خود شیفتگی، خودخواهی، خودمحوری، خود رهبرپنداری و فرقه گرائی و انواع توهم‌های ریز و درشت، دورافتادگی طولانی از بستراصلی مبارزه، خلاصه کردن مبارزه درسالن‌ها، محفل‌ها، کنفرانس‌ها و اتاقک‌های رادیو تلویزیونی پرت افتاده ازصحنه واقعی و اصلی، کاررا به جائی کشانده که این عزیزان حتی آزادیخواهان داخل کشور، آزادیخواهانی که شعارسرنگونی حکومت اسلامی سر داده‌اند و خواست‌های مردمی و دموکراتیک را درچنگال خونین آخوندیسم فریاد می‌کنند را نه فقط با تفرعنی ناباورانه قبول نداشته باشند بلکه در راستای تضعیف آنان نیزاقدام کنند.
آری، عامل اصلی ضعف‌ها و لغزش‌ها، و وجود پراکندگی و بی راهه رفتن بخشی از اپوزیسیون در خارج از کشور گرفتاری‌های شخصیتی، روانی و رفتاری اکثر خود رهبرپنداران است. بدخیمی به حدی ست که برخی از این حضرات با ژست ریاست جمهوری‌ها، و البته خیلی با مزه و خنده دار، ازاینجا برای ارتش وسپاه و مردم فرمان صادر می‌کنند، و به آن‌ها دستور می‌دهند که چنین و چنان کنند، و آنان را سرزنش می‌کنند که چرا به کف خیابان‌ها نمی‌ریزند! …و این درحالی ست که جمع‌های سی چهل نفره این عزیزان “چهل تکه “‌اند ودرهمین خارج کشورجرات، وقت و حوصله به کف خیابان آمدن را ندارند.!
اما، اما، اما، شادا! مبارزه در داخل کشوررو به سوی ارتقا و گسترش دارد، و بی نیازبه مجوزما ازدل بیانیه‌های سیاسی و جنبش‌های صنفی ومدنی، جنبشی سیاسی وجایگزین و آلترناتیوی کارساز سربرخواهد افراشت، و از میان همین “گمنامان جوان و یک لا قبا”، رهبرانی لایق و شایسته سرفرازخواهند کرد و دودمان و طومار ننگین وچرکین حکومت اسلامی درهم خواهند پیچید.