Tuesday, January 29, 2019

بازخوانی پرونده بمب‌گذاری حرم امام رضا، پیگیری نکنید!



بازخوانی پرونده بمب‌گذاری حرم امام رضا، پیگیری نکنید!
زیتون ـ سولماز ایکدر

 مصطفی تاجزاده٬ در مناظره با علیرضا زاکانی٬ تک جمله‌ای را به‌کاربرد که می‌تواند کلید بازخوانی یک پرونده قدیمی باشد.
به گفته تاجزاده، معاون سیاسی وزارت کشور در دوران اصلاحات، «درمورد قتل‌های زنجیره‌ای، به آقای خاتمی سناریو دادند عین مشهد، گفتند دو نفر منافق را بگوییم اینها بودند، پیگیری نکنید، قول می‌دهیم که تکرار نشود.»
اما منظور مصطفی تاجزاده٬ از «سناریو عین مشهد» چه بود؟
طی سال‌های اخیر تنها اتفاقی که در مشهد افتاده و منجر به «دو نفر منافق را بگوییم اینها بودند»٬ بمب‌گذاری در حرم امام هشتم شیعیان در ظهر روز سی خرداد سال ۱۳۷۳ برابر با روز عاشورا بود.

این بمب‌گذاری در محلی واقع در قسمت بالای سر ضریح انجام و منفجر شد. بر اثر شدت انفجار که طبق نظر کارشناسان مربوطه حجم آن معادل ۱۰ پوند(۴٫۵ کیلوگرم) ماده منفجره تی.ان.تی بود، ۲۶ نفر جان داده و بیش از ۳۰۰ تن زخمی شدند.
تنها چند ساعت پس از این انفجار٬ اعلام شد که بمب‌گذاری کار «اعضای سازمان مجاهدین» بوده است؛ سازمان مجاهدین اما هرگز مسئولیت این حمله را قبول نکرد.
بر اساس خبر رسمی که در روزنامه‌های آن سال منتشر شده:
در تکمیل سناریویی که با عملیات منافقین آغاز شده بود، رسانه‌های ‌بیگانه‌ از یک­ سو و عناصر مخالف ‌وحدت ‌شیعه ‌و سنی ‌در داخل‌ کشور از سویی دیگر در صدد برآمدند تا ‌وانمود سازندکه حادثه ‌انفجار که باعث ‌رنجش ‌شیعیان شده، ‌توسط گروهی ‌از اهل ‌سنت ‌انجام ‌گرفته ‌است اما دستگیری ‌و بازداشت ‌منافقی ‌که دو روز بعد‌ قصد داشت ‌در مسجد مکی ‌اهل‌ تسنن ‌در زاهدان و ‌در حین برگزاری نماز جمعه ‌بمب ‌بگذارد، و به دنبال ‌آن ‌شناسایی ‌مهدی ‌نحوی ‌عامل ‌بمب‌گذار در حرم ‌مطهر امام رضا (ع) پرده ‌از این ‌توطئه ‌برداشت‌ و توطئه ‌شورش ‌و بلوا در داخل‌ کشور و دامن‌زدن ‌به ‌جنگ ‌قومی ‌و مذهبی ‌برملا گردید. منافقین و اربابان آنها تصور می­ کردند ‌که‌ بی‌حرمتی ‌به‌حرم ‌امام ‌رضا (ع‌) برای ‌شیعیان ‌غیر قابل ‌تحمل ‌است ‌و با انتساب‌ حادثه‌ به ‌اهل‌سنت‌، می‌توان ‌شیعیان ‌را علیه ‌اهل‌سنت‌ تحریک ‌نمود و آنگاه ‌با ایجاد انفجار در مسجد مکی ‌اهل‌سنت در ‌زاهدان‌، سنی‌ها را به‌صحنه ‌آورد.

در همین رابطه هفته‌نامه مشهد پیام٬ به نقل از سرتیم حفاظت و خنثی‌سازی بمب سپاه پاسداران مشهد که نام او ذکر نشده٬ نوشت: «اوایل خرداد ۷۳ بود که اعلام شد، حرم مطهر تهدید به بمب‌گذاری شده است. منبع خبر، موثّق بود. کانال‌هایی که ما را از این تهدیدات باخبر می‌کردند، متفاوت بودند؛ گاهی نیروی‌انتظامی، گاهی اطلاعات و بعضی اوقات مراکز دیگر.»
تاجزاده اما در مناظره با زاکانی تاکید کرد که این خبر تنها یک «سناریو» بوده است؛ و جالب اینجاست که طی بیش از بیست سال گذشته٬ نظام جمهوری اسلامی٬ برخلاف رویکرد معمولش٬ تلاش تام و تمامی به کار برد تا حادثه بمب گذاری حرم امام هشتم شیعان در پستوی اذهان فراموش شود.
کشته‌شدگان این جنایت٬ نه همچون دیگر کشته شدگان حوادث مشابه در طی سال‌های جمهوری اسلامی با نام «شهید» تکریم شدند و نه سال‌روز کشته‌شدنشان حتی به اندازه یک «یادآوری» برای صدا و سیما یا رسانه‌های موسوم به «ارزشی» ارزش داشت.
مقایسه ساده بین کشته‌شدگان مسجد ارگ تهران در پنجم محرم سال ۸۳ و کشته شدگان ظهر عاشورای حرم امام هشتم شیعیان، نشان‌دهنده تمایل جمهوری اسلامی برای «به زیر فرش فرستادن» خاطرات انفجار حرم رضوی است.
ارگان‌های تبلیغاتی نظام جمهوری اسلامی حتی به بهانه تقبیح سازمان مجاهدین خلق نیز کمتر حاضر به یادآوری آن حادثه هست؛ اما چرا؟
شنیده‌ها و گزارشات تایید نشده بعد از برملا شدن قتل‌های زنجیره‌ای حاکی از آن است که سعید امامی، معاون وقت امنیت وزارت اطلاعات، سناریوی این ترور را طراحی کرد. او ابتدا شنود مکالمات یکی از فرماندهان طالبان، مستقر در نزدیکی مرزهای ایران در افغانستان، را به مقامات مربوطه ارائه داد که می‌گفت: «عملیات انجام شد.» آن زمان در افغانستان روزانه هزاران عملیات انجام می‌شد ولی سعید امامی مدعی شد که این شنود مربوط به انفجار حرم رضوی است و چون اعلام این خبر به تشدید اختلاف میان شیعه و سنی و جنگ احتمالی با طالبان خواهد انجامید، برای اجتناب از این تعارض باید بمب‌گذاری را به منافقین منتسب کرد.
عمادالدین باقی، فعال حقوق بشر نیز در جلد دوم «تراژدی دموکراسی در ایران» درباره نقش باند سعید امامی در انفجار حرم امام رضا و دسیسه‌چینی آنان برای معرفی یک مهره سوخته سازمان مجاهدین خلق که در زمان انفجار در زندان جمهوری اسلامی بوده٬ به عنوان عامل این کشتار، می‌نویسد:
«با توجه به فرضیه قریب به واقع زندانی بودن «مهدی نحوی» می توان گفت که وی در طی این مدت تحت فشار و شکنجه برای اعتراف به انفجار حرم امام رضا قرار گرفته است. بدیهی است فردی که روح او از ماجرا بی‌اطلاع بوده به آسانی تن به چنین اعترافی نمی‌دهد، به ویژه اگر عرق مذهبی داشته باشد و از طرف دیگر می‌داند با چنین اعترافی حکم مرگ خویش را امضا خواهد کرد. سرانجام پس از ناامید شدن از کسب اعتراف باید سناریو را به گونه‌ای دیگر اجرا کرد.
مهدی نحوی با اتومبیل افراد سعید امامی به تهرانپارس در یکی از شلوغ‌ترین نقاط که ایستگاه مسافران نیز هست، آورده می‌شود تا عده زیادی از مردم تهران شاهد باشند. به او یک قبضه کلت کمری خالی از فشنگ داده و چنین فریب داده می‌شود که می‌خواهند او را فراری دهند. مهدی نحوی، جوان بی‌تجربه‌ای که گمان می‌کند فرشته نجات به سراغ او آمده است با خیالی خام از اتومبیل بیرون فرستاده می‌شود. او چونان محکومی گریزپا به سوی سرنوشتی نامعلوم -به امید رهایی و بی‌خبر از سناریوی طراحی شده- شتابان می‌دود.
چند لحظه بعد ماموران از اتومبیل بیرون آمده و فرمان ایست می‌دهند. نحوی همچنان شتابان می‌دود، اما گلوله‌ها امان نمی‌دهند و او نقش بر زمین می‌شود و در حالیکه عده زیادی از مردم شاهد بودند که او در حال فرار و ماموران در حال تعقیب بودند و به او ایست دادند اما فرد فراری که اسلحه‌ای هم نزد خود داشت تسلیم نشد و هدف قرار گرفت. شب همان روز در اخبار سراسری صدا و سیما گفته شد که عده زیادی از مردم شاهد این درگیری بوده‌اند. ماجرا به اندازه‌ای طبیعی بود که هیچکس به ساختگی بودن سناریوی نحوی تردید نمی‌کند.»
به نظر این اسناد و مدارک نشان‌دهنده این موضوع است که عامل بمب‌گذاری حرم رضوی نه سازمان مجاهدین خلق٬ که «وزارت اطلاعات» بوده است. اما به چرایی آن پاسخی نمی‌هد. سوال مغفول این است که در ابتدای دهه هفتاد٬ وزارت اطلاعات به ریاست فلاحیان و معاونت سعید امامی چه منفعتی از ایجاد انفجار در حرم امام هشتم شیعیان و کشتن چندین تن داشته است؟