Friday, December 7, 2018

تحلیل‌گران بلوچ پاسخ می‌دهند: انصار الفرقان کیستند و چرا به چابهار حمله کردند؟



تحلیل‌گران بلوچ پاسخ می‌دهند: انصار الفرقان کیستند و چرا به چابهار حمله کردند؟
زمانه
پنج‌شنبه ۱۵ آذر یک عامل انتحاری با وانت به ستاد فرماندهی انتظامی بندر چابهار نزدیک شد و خود را بیرون آن منفجر کرد. همزمان چند مهاجم مسلح دیگر شروع به تیراندازی کردند. این حمله تروریستی دست‌کم ۲۹ کشته و زخمی بر جای گذاشت. دو دژبان کشته شدند و در میان مجروحان غیرنظامیان معدودی هم به چشم می‌خورند. مهاجمان کشته‌ شدند. گروه «انصار الفرقان» مسئولیت حمله به ستاد فرماندهی انتظامی بندر چابهار را به عهده گرفت.
انصار الفرقان کیستند و چرا به چابهار حمله کردند؟ عبدالستار دوشوکی، تحلیل‌گر سیاسی و رئیس مرکز مطالعات بلوچستان در لندن و حبیب‌الله سربازی، فعال و روزنامه‌نگار بلوچ و مدیر «کمپین فعالین بلوچ» در گفت‌وگو با زمانه به این پرسش پاسخ می‌دهند:
عبدالستار دوشوکی: برای توقف خشونت‌ها باید ریشه‌ای به مشکلات پرداخت
به گزارش برخی رسانه‌های ایرانی و رسانه‌های عربی،‌ گروه «انصار الفرقان» مسئولیت حمله انتحاری به ستاد فرماندهی انتظامی بندر چابهار را به عهده گرفته. آیا شما می‌توانید این مسئله را تأیید می‌کنید؟
بله،‌ بیانیه‌ای از طرف انصار الفرقان در فضای مجازی منتشر شده که آنها این مسئولیت را به عهده گرفته‌اند. با توجه به اینکه در آن منطقه تنها دو گروه می‌توانستند چنین کاری بکنند ــ جیش‌العدل و انصار الفرقان ــ،‌ تصور می‌کنم که این بیانیه از طرف انصار الفرقان درست باشد.
از گروه انصار الفرقان چه می‌دانیم و چه اطلاعاتی در دست داریم؟

گروه انصار الفرقان در اوایل ۱۳۹۱ و پس از دستگیری عبدالمالک ریگی و چندشاخه‌شدن گروه جندالله تشکیل شد. ابتدا نامش «انصار ایران» بود و با گروه کوچک‌تر دیگری به نام «فرقان» اتحاد تشکیل دادند و گروه انصارالفرقان را به وجود آورند.
بیشتر عملیات اینها در قسمت جنوب استان سیستان و بلوچستان، یعنی در منطقه قصرقند و چابهار بود که در گذشته خانه‌های تیمی هم در چابهار داشتند. اما در خرداد سال گذشته یکی از خانه‌های تیمی انصار الفرقان هدف حمله مأموران امنیتی قرار گرفت و چند تن از آنها کشته و دستگیر شدند. در آن عملیات یکی از مأموران اطلاعات نیز کشته شد.
حدود سه سال پیش هم رهبر آنها به نام هشام عزیزی ملقب به ابوحفظ البلوچی کشته شد. پس از آن مولوی جلیل قنبرزهی را که یکی از یاران قدیمی عبدالمالک ریگی در جندالله بود، به عنوان رهبر انتخاب کردند. او نیز در عملیات وسیع سپاه پاسداران در منطقه قصرقند در خرداد گذشته کشته شد.
انصارالفرقان گروهی بوده که پس از جیش العدل بیشترین فعالیت‌ها را داشته‌اند. بعید نیست که این گروه بتواند این عملیات انتحاری را با خودرو در چابهار انجام دهد.
آیا این گروه تحت حمایت کشورها یا نهادهایی خارج از ایران قرار دارد؟
نه خیر، هیچ کشوری به صورت علنی از گروه‌هایی که از نظر عرف بین‌المللی یا جمهوری اسلامی تروریست قلمداد می‌شوند،‌ حمایت نمی‌کند. واقعیت این است که جمهوری اسلامی یا برخی مقام‌های این نظام، پاکستان یا برخی کشورهای عربی را از گروه‌های جیش العدل یا انصار الفرقان حمایت می‌کنند. بسیاری از این گروه‌ها در خاک پاکستان هستند و تا کنون هم اعتراضاتی صورت گرفته. امروز نیز برخی از نمایندگان مجلس به پاکستان حمله کردند و گفتند پاکستان نتوانسته مقابله ملموسی با این گروه‌ها در داخل خاک خودش صورت دهد.

ولی از دیدگاهی وسیع‌تر، برخی از تحلیل‌گران این دست وقایع را بخشی از جنگ نیابتی بین ایران و برخی رقبای منطقه‌ای به خصوص کشورهای سنی و هم‌پیمانان آنها از جمله پاکستان در نظر می‌گیرند. در نظر داشته باشیم که در همین استان سیستان و بلوچستان در ماه گذشته ۱۲ مرزبان به گروگان گرفته شد و به خاک پاکستان برده شدند. ۵ تن از آنها آزاد شدند و ۷ تن هنوز در اسارت هستند. آن ۵ نفری هم که آزاد شده‌اند، به ارتش پاکستان واگذار شدند و ارتش پاکستان نیز آنها را به ایران تحویل داد.
مقام‌های جمهوری اسلامی معتقدند که رابطه‌ای بین ارتش پاکستان و این دست گروه‌ها در خاک پاکستان وجود دارد. اگر این موضوع را در چارچوب حملاتی همچون حمله به رژه نظامی در اهواز یا حتی حمله ارتش آزادی‌بخش بلوچستان به کنسول‌گری چین در شهر کراچی قرار دهیم، باید به رقابت‌هایی اشاره کنیم که متأسفانه از نظر امنیتی و سیاسی و اقتصادی وجود دارد.
برای مثال،‌ مطبوعات پاکستان پس از حمله کراچی، ایران را متهم می‌کنند که با ارتش آزادی‌بخش بلوچستان همکاری می‌کند یا به نوعی در برابر فعالیت‌های آنها چشم‌پوشی نشان می‌دهد.
از نظر اقتصادی هم باید به این توجه کرد که بندر چابهار رقیب بندر گوادر در ایالت بلوچستان پاکستان است.
سوال بعدی در همین رابطه است. چرا بندر چابهار هدف این حمله قرار گرفته؟ آیا حمله به این بندر که یکی از تکه‌های پازل دولت جمهوری اسلامی در مقابله با تحریم‌ها محسوب می‌شود، معنای خاصی داشت؟
ماهیت واقعی این حمله هنوز مشخص نیست. اما اگر بخواهیم از دیدگاه تقابل بین جمهوری اسلامی و برخی کشورهای منطقه به این حمله نگاه کنیم، می‌توان به این نکته اشاره کرد که ارتش آزادی‌بخش بلوچستان دو هفته پیش به منافع پاکستان و چین در شهر کراچی حمله کرد. جمهوری اسلامی متهم شده که به برخی از اعضای این گروه پناه داده. دو تن از آنها سال گذشته در چابهار ترور شده‌اند. واقعیت این است که شماری از اعضای این گروه در سیستان و بلوچستان حضور دارند و حمله امروز شاید مقابله به مثل بوده باشد اما هیچ مدرک محکمه‌پسندی برای اثبات این گمانه‌زنی وجود ندارد.
به لحاظ تحلیلی می‌توان گفت اگر این جنگ نیابتی است و ارتش آزادی‌بخش بلوچستان که با ایران به صورت مستقیم یا غیرمستقیم همسو توصیف شده، در کراچی،‌ بزرگترین شهر پاکستان دست به عملیات زده‌ است، و اگر به زعم جمهوری اسلامی، جیش العدل و انصار الفرقان با ارتش پاکستان به نحوی همسو باشند،‌ ــ در صورت درست‌ پنداشتن همه این فرضیات ــ آنگاه حمله چابهار می‌تواند عملیات انتقام‌جویانه هم باشد.
فارغ از بعد بین‌المللی، در منطقه بلوچستان ایران شاهد ادامه خشونت‌ها از گذشته هستیم و حملاتی که هنوز تکرار می‌شوند. علت داخلی این اتفاقات چیست و چگونه می‌توان آرامش را به این منطقه باز گرداند؟
مشکلاتی که در استان سیستان و بلوچستان وجود دارد، مشکلات ریشه‌ای است و ابعاد مختلفی دارد. دست‌کم دو بعد داخلی آن، یعنی عملکرد امنیتی ـ نظامی و تبعیض‌آمیز جمهوری اسلامی در سیستان و بلوچستان علیه مردم بلوچ و علیه اهل سنت باعث شده است که این گروه‌های خشونت‌گرا مثل انصار الفرقان و جیش العدل یار جذب کنند و به عملیات‌شان ادامه دهند.
اما از بعد منطقه‌ای و بیرونی، فرصتی نیز برای آنهایی که با جمهوری اسلامی دشمنی می‌ورزند،‌ وجود دارد. چه پاکستان باشد، چه عربستان و چه هر کشور دیگری که به گفته مقام‌های جمهوری اسلامی،‌امکاناتی را در اختیار این گروه‌ها قرار می‌دهند که در داخل استان سیستان و بلوچستان ضربه وارد آورند.
تا این دو مشکل اساسی حل نشود، یعنی بستر تبعیض که به بروز خشونت موجب شده، و مشکل ایران با کشورهای منطقه، گروه‌های این‌چنینی فرصت حمله به منافع ایران در داخل خاک جمهوری اسلامی را خواهند داشت. جمهوری اسلامی از نظر داخلی با تبعیض علیه اهل سنت و مردم بلوچ، و از نظر بین‌المللی با تقابل با بقیه کشورهای اهل سنت و پیگیری جنگ‌های نیابتی در خاورمیانه، معضلی جدی به وجود آورده و باعث شده که راه‌حل فوری برای این مشکلات بدون پرداختن به علل ریشه‌ای آن وجود نداشته باشد.

حبیب‌الله سربازی: حمله چابهار بر فعالیت مدنی رو به گسترش در بلوچستان تأثیر منفی دارد
گروه انصار الفرقان چه گروهی است، چه تاریخی دارد و چه زمانی تأسیس شد؟
گروه انصار الفرقان در سال ۲۰۱۳ از ادغام دو حرکت مسلح «حرکت انصار ایران و حزب الفرقان» تاسیس شد. و تحت مدیریت عبد الجلیل قنبرزهی و فرماندهی عملیاتش به عهده هشام عزیزی بود.
هشام عزیزی در سال ۲۰۱۴ و عبدالجلیل قنبر زهی رهبر این گروه در سال گذشته کشته شدند و تعداد دیگری از نیروهایشان نیز بازداشت شدند و سپاه پاسداران سال گذشته از انهدام کامل این گروه مسلح خبر داد، گر چه گروه انصار الفرقان انهدام کامل را رد کرد.
آیا این گروه تحت حمایت کشورها یا نهادهایی خارج از ایران قرار دارد؟

این گروه اعلام می کند که تحت حمایت هیچ کشوری نیست، و محتملاً از خلأ امنیتی نبود کنترل در مرزهای پاکستان برای حضور و حملات خود بهره می برد.
چرا بندر چابهار هدف این حمله قرار گرفته؟ آیا حمله به این بندر که یکی از تکه‌های پازل دولت جمهوری اسلامی در مقابله با تحریم‌ها محسوب می‌شود، معنای خاصی داشت؟
حضور هندی ها در بندر چابهار ایران و چینی ها در بندر گوادر پاکستان رقابت شدیدی بین این دشمن دیرینه “هند و پاکستان”  ایجاد کرده. در نتیجه محتمل است که پاکستانی ها از این موضوع سود ببرند، هر چند هیچ گونه سند و مدرکی دال بر حمایت پاکستان نیست.
فارغ از بعد بین‌المللی، منطقه بلوچستان ایران شاهد بروز پی در پی حملات خشونت‌بار بوده و این سیر هنوز تمام نشده. به نظر شما ریشه این خشونت‌ها در چیست؟ چگونه می‌توان این منطقه را بار دیگر به آرامش درخورش رساند؟
بلوچستان بالاترین آمار فقر و بیکاری و بی‌سوادی را دارد و همین موضوع در مورد شمار اعدام هم صدق می‌کند. مشکلات دیگری همچون کشته‌شدن کولبران بلوچ هم به بحران دامن زده. یک سری تقسیم‌بندی‌های خودی و غیرخودی که در نظام جمهوری اسلامی وجود دارد، علیه و در میان مردم بلوچ هم ایجاد شده است.
این دسته از فشارهایی که بر مردم وارد می‌شود، مسلماً به واکنش‌هایی منجر خواهد شد. ما می‌توانیم بخشی از این خشونت‌ها را به مسئله عدم توسعه منطقه و فشارها و تبعیض‌های موجود در آنجا مرتبط بدانیم.
آیا این حمله‌های تروریستی می‌تواند برای آینده فعالیت بدون خشونت فعالان مدنی و سیاسی بلوچ خطرآفرین باشد؟
اتفاقی که امروز رخ داد، مسلماً بر فعالیت‌های مدنی تأثیر منفی خواهد گذاشت. این دسته فعالیت‌ها در یک سال اخیر توسعه یافتند و شدت گرفتند. فعالان بلوچ توانستند اعتراضات و تظاهرات و تجمع‌های مدنی و اعتصاب کامیون‌داران را در چابهار اجرا کنند.
مشابه همین اتفاق را می‌شد در اهواز نیز مشاهده کرد. در آنجا نیز فعالیت‌های مدنی گسترش یافته بود اما اتفاق اخیر [حمله به رژه سپاه در اهواز] باعث شد این فعالیت‌ها کم شوند و سرکوب گسترش یابد.