جسد بیمار اقتصاد ایران ودرمانهای موضعی رژیم تهران
شیما سیلاوی
زمامداران ایران از زمان تاسیس نظام اسلامی پس از به دست گرفتن قدرت، اعتقادی راسخ به علم اقتصاد نداشتهاند و شاید مقوله معروف خمینی «اقتصاد مال خر است» بهترین نمونه دیدگاه رژیم تهران نسبت به اقتصاد و اهمیت آن برای جامعه ایران بود. نگاه مقامات جمهوری اسلامی به اقتصاد مانند نگاه آنها به سیاست همواره از دریچه ایدولوژی تحلیل و تعریف میشد به همین دلیل آنها روند مبادلات و تعاملات اقتصادی را بر اساس گروگانگیری، داد و ستدهای پشت پرده و بکارگیری سیاست فروش منابع طبیعی بدون سرمایه گذاری جهت توسعه پایدار، پایهریزی کردند. عملکرد جمهوری اسلامی طی 40 سال گذشته در بخش صنایع نفت و گاز را میتوان بهترین نمونه بارز این سیاست غلط به شمار آورد.
رژیم اسلامی طی 4 دهه گذشته با استفاده از زیرساختهای صنایع نفتی به جامانده از پیش از انقلاب بدون هر گونه سرمایه گذاری کافی یا پسانداز در بخش تولید نفت «پروداکشن» که اصولا برای بازسازی یا تغییرات وسایل قدیم به جدید یا توسعه این بخش به بهربرداری بی رویه ادامه داد.
رژیم اسلامی بعد از برجام وارد مذاکرات جدی با سازمان اوپک شد و خواستار کسب مجوز برای تولید نفت به میزان 4 ملیون بشکه در روز برای ایران شد. روزنامه های ایرانی از موافقت اوپک بر این موضوع به عنوان دستاوردی دیپلماتیک بزرگ یاد کردند و از آن بعنوان تضعیف موقعیت پادشاهی سعودی در بازار جهانی نفت نام بردند.
این در حالی بود که زیرساختهای صنعت نفت ایران توانایی تولید 4 ملیون بشکه نفت در روز را نداشت. وقتی زنگنه وزیر نفت ایران از مناطق نفت خیز جنوب به عنوان بزرگترین مناطق تولید کننده نفت ایران، خواست تا تولید را افزایش دهند،
جواب متخصصین صنعت نفت این بود که در صورت فشار بیشتر بر مخازن و چاه های نفت بخش قابل توجهی از میزان تولید نفت کشور بخاطر از بین رفتن چاهها برای همیشه از دست می رود.
بر اساس گزارش «بیس نیوز» حشد الشعبی العراق روزانه بیش از 40000 بشکه نفت عراقی را به ایران قاچاق میکند. در واقع در این معرکه التزام سیاستمداران ایرانی به اوپک آنها را بر این داشت تا بوسیله نیروهای مورد حمایت خود این نقص تولید را جبران کنند.
وزیر نفت روحانی در سال 96 اعلام کرد که زمان تعمیرات اساسی (اورهال) پالایش گاه ها از 4 سال به 5 سال رسیده است ، این در صورتی است که استاندارد جهانی آن را هر 3 سال یک بار اعلام کرده است. این موضوع نه تنها موجب پایین آمدن تولید شده است بلکه در زمینه نیروهای انسانی نیز هزینه آفرین بوده است.
بر اساس گزارش «فارس نیوز» در طول فعالیت دولت یازدهم شاهد 10 حادثه خطر آفرین در پالایشکاهها بودهایم که مهمترین این حوادث در پالایشگاه شازند اراک رخ داده است که به مرگ 7 تن و مصدومیت 4 نفر دیگر شد.
جمهوری اسلامی برای مقابله با تحریمهای نفتی آمریکا اخیرا اعلام کرده که نفت خام را در بورس داخلی عرضه خواهد کرد؛ این اقدام البته تصمیم جدیدی نیست و در دولت دهم به وسیله افرادی مانند بابک زنجانی انجام گرفت و نتیجهاش فساد 2.8 ملیارد دلاری وپایمال شدن پول حاصل از فروش نفت بود. این قدم همچنین اعتراض پدرام سلطانی ، نایب رئیس اطاق بازرگانی را نیز به دنبال داشت.
هرچند اینجا به صورت مفصل در باره صنعت نفت ایران صحبت شد همین وضعیت در صنایع دیگر منجمله فولاد، نیشکر، معادن، و دیگر تولیدات قابل تطبیق است.
همه این نقاط بیانگر این است که حتی اگر به جمهوری اسلامی فرصت کافی برای بازسازی اقتصاد خود داده شود، همچنان به سیاستهای رانت خواری و توسعه ناپایدار خود ادامه خواهد داد. جمهوری اسلامی چه در حالت تحریم یا بدون تحریم هیچ تغییری در بهبود اوضاع معیشتی مردم ایجاد نخواهد داد. مقامات تهران همه اموالی که در توافق اتمی از آمریکا دریافت کرد هزینه جنگ در سوریه و یمن و عراق کرد مردم ایران هیچ نفعی از آن مبالغ بزرگ ندیدند برعکس در طول مدتی که اوباما به دولت ایران پول نقد پرداخت میکرد این اموال صرف شبه نظامیان وابسته به ایران در خارج از مرزهای ایران شد. اگر هم صنعت و تکنولوژی به این نظام داده شود یا در فعالیت های موشکی مورد استفاده قرار می گیرد یا از سوی وزارت اطلاعات و دیگر نهادهای امنیتی مانند سپاه پاسداران برای سرکوب وسلب آزادیهای فردی و جمعی ایرانیان مورد بکار گرفته میشود.
اموالی که نقدا از طرف دولت امریکا وکمکهایی مالی که اروپا به اسم حمایت از پناهندگان افغان در ایران و یا برای برنامههای حفط محیط زیست به تهران داده شد در واقع مسکن موضعی برای رژیم بودند و نتوانستند جسد بیمار اقتصاد جمهوری اسلامی را شفا دهد. مدیریت ناموفق، شکست اغلب طرح های اقتصادی بر اثر فساد و دزدیهای کلان به ویروسی تبدیل شده که به تمام پیکر اقتصاد ایران منتشر شده به طوری که این وضعیت به مرگ اقتصاد و در نهایت شکست سیاسی رژیم ایران منجر خواهد شد.
در وضعیت کنونی به دلیل نفوذ قدرت بیش از حد گروههای مافیای اقتصادی مانند سپاه پاسداران که از شرایط تحریم ها به سود خود و برای احتکار قدرت استفاده میکنند ، دولت اراده یا توانایی کنترل اوضاع موجود را ندارد. دولت میتواند با قطع کردن دست فاسدان از سرمایه های ملی دست به بازسازی زیر ساخت صنعت و شرکتهای تولیدی بزند اما به جای آن تاکنون نه تنها دست به چنین اقدام سازندهای نزده بلکه تنها دغدغه رژیم اسلامی نشر ایدئوژی فرقهگرایانه و تمرکز بر گفتمان مذهبی مبتنی بر رویدادها و حوادث تاریخی بسیار گذشته که هیچ دردی را نه برای جامعه ایرانی، نه منطقه و نه بشریت حل نمیکند.
مقامات مذهبی ایران شکست ها و بی لیاقتیهای خود در عرصه اقتصاد و سیاست و اداره کشور را نتیجه حمایت از «مستضعفین» و پیروی از «اهل بیت» می دانند. در راستای این تفکر انحرافی و غیر واقعی مقامات جمهوری اسلامی و توجیهات آنها، چپهای اروپایی و آمریکایی با کمی فاصله شکست اقتصادی رژیم ایران و اوضاع بد معیشتی ایران را نتیجه سیاست «کاپیتالیستی» و «امپریالیستی» میدانند این طبقه که متاسفانه به خاطر برخی منافع در برخی رسانهها از رزیم ایران دفاع می کنند، از اوضاع داخلی ایران و درد و مشقتهای مردم ایران بی خبر هستند.
اغلب مطبوعات وابسته به جناح چپ در اروپا و جناح دموکرات در آمریکا به صورت مستمر از جمهوری اسلامی حمایت میکنند این قشر از جوامع غربی متاسفانه چشمانشان را از نقض گسترده حقوق بشر از سوی رژیم تهران ، اعتصابات کارگران، معلمان و رانندگان میبندند. حجم اعتصابات در ایران و برخورد دولت با اعتصاب کنندگان در سال جاری بی سابقه بود، بطوری که رژیم اسلامی به شلاق زدن علنی کارگران معدن در ملا عام روی آورد و کارگران نیشکر را به صورت دست جمعی زندانی کرده و رانندگان و کامیون داران را به اعدام تهدید کرد.
یکی از دست آوردهای مهم تحریمها در سطح بین المللی قطع شدن دست دولتمردان جمهوری اسلامی و فاسدان اقتصادی وابسته به آنها از منافع بازار آزاد جهانی است. اما در سطح داخلی ایران با افزایش تحریمها نام نهادهای فاسد در ساختار اقتصادی ایران روز به روز آشکارتر و افراد فاسد افشا میشوند.
رژیم ایران اکنون میخواهد با راههای مختلف تحریمها را دور بزند و چند صباحی منتظر بماند تا شاید با رفتن ترامپ فرجی حاصل شود، اما تلاش برای دور زدن تحریمها نتیجهای در بر نخواهد داشت چرا که این تجربه در زمان محمود احمدینژاد با پیچدهترین راهها صورت گرفت اما جواب نداد و در نهایت با پروندههای ضرابها، بابک زنجانیها وغیره شکست خورد. این راه حلها به مثابه دارویی مسکن برای اقتصاد بیمار ایران که در حال جان کندن است .