مگر حکومت ولیفقیه هم فاسد میشود؟
علی رسولی
محمدجواد امامی کاشانی، امامجمعه موقت تهران و از نزدیکان آیتالله خامنهای در آخرین حضورش در نماز جمعه به موضوعی اشاره کرد که در سالهای گذشته به تواتر در مورد آن سخن گفته شده است؛ فساد سیستماتیک. امامی کاشانی در بخشی از خطبههایش میگوید:
«دولت آمریکا از مرکز تحقیقات پارلمان آمریکا میخواهد برای تسلط بر ایران و بر هم ریختن جامعه ما، طرحی بدهد، آنها در این طرح بر چند مطلب تأکید داشتند؛ اول اینکه دولت و دیگر قوا را به فساد سیستماتیک متهم کنند یعنی اینکه مردم فکر کنند دولت و دیگر قوا فاسد هستند و در کل نظام اسلامی را به فساد متهم کنند. اگر ما به دنبال مطرح کردن فساد در دولت و دیگر قوا باشیم، به دشمن کمک کردهایم و آنها از اقدامات ما خوشحال میشوند. رهبری بارها فرمودهاند اهانت به یکدیگر و توهین، خواست دشمنان و برنامه آنهاست، آنها میخواهند القا کنند که سیستم فاسد است.»
اگرچه سخن گفتن از «فساد سیاسی و اقتصادی» در میان کارگزاران جمهوری اسلامی موضوع جدیدی نیست و بیش از سه دهه است که حتی در رسانههای داخلی هم به کرات پیرامون آن صحبت میشود و وجود آن بدیهی انگاشته میشود ولی موضوع «فساد سیستماتیک» ماجرای متفاوتی دارد. موضوع «سیستماتیک شدن فساد در جمهوری اسلامی» نزدیک به یک دهه است که در فضای رسمی سیاست در ایران رخ عیان کرده است و وجود آن دستکم یک منکر جدی و قدرتمند در ایران دارد؛ آیتالله خامنهای.
مغز خودت فاسد است!
آیتالله خامنهای در سالهای اخیر دستکم در دو نوبت بهصراحت به موضوع سیستماتیک شدن فساد در جمهوری اسلامی پرداخته و وجود آن را بهشدت رد کرده است. نخستین بار در ۱۷ خرداد ۱۳۹۶ با لحنی بهشدت تند و در واکنش به سخنان دانشجویی که در صحبتهایش نسبت به این گونهی نوینِ فساد در جمهوری اسلامی ابراز نگرانی کرده بود:
«فساد در کشور سیستمی نشده. هر کس میگوید سیستمی است، بیخود میگوید. فساد سیستمی یکچیز دیگر است. فساد سیستمی در زمان حکومت طاغوت بود؛ سیستم بهطور طبیعی فسادآور و فسادپرور بود، یعنی باید آدم میگشت تا آدم سالم در آن پیدا میکرد؛ امروز اینجوری نیست؛ البته فساد هست، فسادهای بدی هم هست، [اما] موردی است و باید برخورد بشود. حالا اینکه شما میگویید بایستی شفّاف باشد، شفافسازی [بشود] که من یادداشت کردم، نکتهی بسیار درست و خوبی است، این به جای خود محفوظ، منتها اینجور نیست که فساد، سیستمی باشد؛ فساد موردی است و این فسادهای موردی را میشود علاج کرد.»
دومین بار هم در میانه تابستان امسال و باز هم با لحنی تند و تحقیرآمیز. بهانه بیان موضوع هم واکنش وی به ناآرامیهای اقتصادی در کشور بود و این بار هم نه در جمع کارگزاران نظام که در جمع گروهی از مردم:
«بعضیها تعبیرات فرنگی هم به کار میبرند: «فساد سیستمی»؛ نه آقا! آنکسی که فساد را سیستمی میبیند، در مغز خودش فساد هست، در چشم خودش فساد هست. اینهمه مدیر پاکدست، اینهمه کارگزار مؤمن و پاکدست در سرتاسر کشور در همهِی دستگاهها وجود دارند، دارند، زحمت میکشند؛ چرا به اینها ظلم میکنید؟ چرا خلاف میگویید؟ چرا به نظام اسلامی ظلم میکنید؟ بله! در نظام اسلامی یک نفر هم نباید فاسد باشد؛ اما آنچه وجود دارد، مثلاً ده فاسد است، نه ده هزار فاسد؛ خب اینها خیلی تفاوت دارد؛ این را توجه داشته باشید. بعضیها در حرف زدن، در نوشتن؛ حالا که دیگر فضای مجازی هم هست، راحت برمیدارند اینجا و آنجا مینویسند «آقا همه را فساد گرفته»؛ نه آقا! اینجوری نیست. بله! فساد هست، در دستگاههای مختلف هم هست. من دیدم مثلاً در فرض کنید مجلس یا جای دیگر بعضیها را متهم میکنند؛ درست که دقت میکنید، میبینید آنهایی که مورد اتهام قرار گرفتهاند یک چند نفر آدماند؛ این چند نفر را نمیشود تعمیم داد. تازه اگر راست باشد؛ ممکن است همین هم که متهم میکنند دروغ باشد، خلاف واقع باشد، از روی ندانستن و بیاطلاعی باشد؛ اما اگر هم راست باشد، تازه میشود چند نفر در مقابل یک عدهِی کثیر.»
پس از سخنان آیتالله خامنهای تعداد زیادی از خطیبان و شارحان آرای وی در تریبونها و منابر، که عموماً محتوای سخنانشان را از میان محورهای برجسته شده در بولتنهای سازمان تبلیغات اسلامی و شورای سیاستگذاری ائمه جمعه کشور انتخاب میکنند، هر یک بهگونهای این سخن رهبر جمهوری اسلامی را تکرار کردند که نشان میداد رهبر جمهوری اسلامی میخواهد ردیه محکم وی بر موضوع فساد سیستماتیک در همه جای کشور شنیده شود.
فساد سیستماتیک یا فساد نقطهای
بررسی محتوای دو واکنش عالیترین مقام نظام جمهوری اسلامی درباره پدیدهای که وجودش در میانمدت میتواند خطر موجودیتی برای نظام سیاسی در ایران داشته باشد، نشان میدهد که وهله نخست درک وی از «فساد سیستماتیک» بهکل اشتباه است. آیتالله خامنهای آنچنان که از صحبتهایش برمیآید گمان میکند فساد سیستمی به معنای درجهی نهایی و تام و تمام از فراگیری فساد مالی در میان کارگزاران نظام سیاسی است. به بیان دیگر، فساد زمانی سیستماتیک شده است که «همه» کارگزاران، مدیران و کارکنان در دستگاههای اجرایی و نهادهای عمومی دولتی بلااستثنا فاسد شده باشند.
این در حالی است که «فساد سیستماتیک» به این معنا است که بخشی از بازیگران سیاسی و امنیتی یک نظام سیاسی با سوءاستفاده از انحصاری، غیرپاسخگو و نظارتناپذیر بودن قدرتشان بتوانند از طریق وضع قوانین و مقررات، ایجاد مصونیت قضایی و یا ایجاد رویههای مالی انحصاری از رانت اقتصادی گستردهای بهرهمند شوند. این رانت اقتصادی درنهایت به این بازیگران توان بیشتری برای حفظ و توسعه قدرت سیاسی و امنیتی خود و دیگر شرکایشان میدهد. وجود این نوع از فساد در یک نظام به تقابل گسترده منافع اکثریت مردم با منافع بازیگران قدرتمند سیاسی و امنیتی در کشور میانجامد و تداوم آن به شکاف گسترده میان خواست عمومی و خواست اقلیت صاحب قدرت منجر میشود.
در حقیقت وجود فساد سیستماتیک الزاماً به این معنا نیست که همه مدیران، کارکنان و سیاستمداران در نظام سیاسی فاسد هستند بلکه مکانیسم غالب در برکشیدهشدن و ارتقا در نظام سیاسی و دستیابی به «جایگاه مؤثر» در قدرت یا مستلزم «نادیدهگرفتن رویههای فساد» یا «مشارکت در روندهای فسادآلود» است.
با نگاهی به رخدادهای سیاسی-اقتصادی سالهای گذشته بهوضوح میتوان اثرات فساد سیستماتیک در ایران را دید. سرکوب گسترده مطبوعات، جامعه مدنی، سندیکاها و اتحادیههای کارگری بهعنوان ناظران عمومی قدرت سیاسی و اقتصادی از یکسو و ناکارآمدی و مصلوبالاختیار بودن دستگاههای نظارتی درون نظام سیاسی یعنی دیوان محاسبات، سازمان بازرسی کل کشور، قوه قضاییه و ضابطان امنیتی و انتظامیاش، جنبه نظارت ناپذیر بودن و ایجاد مصونیت را برای بازیگران سیاسی و امنیتی منصوب رهبری و یا منتسب به وی فراهم کرده است.
در سالهای اخیر این رانت نظارتی و قضایی که صرفاً به گروههایی خاص اعطا شده است با خطر «توطئه دشمنان خارجی»، «نفوذ دشمن»، «دور زدن تحریمها» و «صیانت از حریم ولایت» توجیه شده است و همچنان نیز این توجیه در نزد رهبر جمهوری اسلامی خریدار دارد. بابک زنجانی، امیرمنصور آریا، محمودرضا خاوری، سلطان سکه و ارز و … تنها بازیگران جلوی صحنه این نوع از فساد بوده و هستند و هیچگاه گروههایی که با رانت اطلاعاتی و امنیتی آنها، این افراد مداخله فسادآلود در اقتصاد ایران داشتهاند به محاکمه و یا حتی پرسش کشیده نشدهاند.
یک جنبه مهم دیگر از فساد سیستماتیک، یعنی مداخله در روند قانونگذاری و وضع مقررات برای بهرهمندی انحصاری از رانت اقتصادی را بهوضوح میتوان در موضوع سلب مالکیت عمومی ناشی از تغییر اصل ۴۴ و «خصوصیسازی» مشاهده کرد. مداخله مؤثر در «روند قیمتگذاری» شرکتهای در لیست واگذاری، حذف رقبا با استفاده از ابزارهای امنیتی (مانند ماجرای واگذاری سهام مخابرات به شرکت اعتماد مبین)، تخفیفهای غیرقانونی به خریداران خاص و حذف تشریفات قانونی در برگزاری مزایدهها بخشی از شواهد نفوذ گسترده فساد سیستماتیک در نظام جمهوری اسلامی است.
غوغای فساد و رهبر فرزانه!
وقوع فساد سیستماتیک اثر وضعی و ناگزیر همه نظامهای بسته سیاسی است. انحصاری و غیر پاسخگو بودن قدرت سیاسی و قائل بودن به فره ایزدی و فرزانگی برای رهبری نظام، مجرایی است که از دل آن حلقههای بههم پیوسته فساد شکل میگیرند و درنهایت نوع نگاه و رفتار نظام سیاسی به تحولات داخلی و خارجی را سامان میدهند. وجود دشمن خارجی و ایجاد «وضعیت ویژه» در کشور بهترین فرصت را برای گروههای مؤثر قدرت فراهم میکند تا غیرشفافبودن بودن عملکردشان را توجیه کنند و هر حرکتی برای به پاسخ کشیدنشان را در نطفه خفه سازند.
در چنین وضعیتی تقابل ناگزیر منافع تودههای مردم با منافع اقلیت در قدرت اگر به تظاهرات و اعتصاب منجر شود برای رهبر فرزانه نه نشانهای از وجود فساد سیستماتیک در قدرت سیاسیاش که به ناسپاسی و قدرناشناسی مردم و یا «نفوذ سرویسهای اطلاعاتی دشمن» در میان آنها تعبیر میشود. نظامی که دچار فساد سیستماتیک شده باشد نه به دنبال تأمین منافع بلندمدت برای کشور و تودههای مردم که اسیر منافع کوتاهمدت بازیگران سیاسی درون هسته سخت قدرت میشود و لاجرم نمیتواند بفهمد که ناقوسها برای که به صدا درآمدهاند.
زمانه