Tuesday, June 19, 2018

محمدرضا تاجیک: تنها کشوری هستیم که «مرگ بر آمریکا» می‌گوییم؛ بیشترین نخبه را هم به آمریکا می‌فرستیم



 محمدرضا تاجیک: تنها کشوری هستیم که «مرگ بر آمریکا» می‌گوییم؛ بیشترین نخبه را هم به آمریکا می‌فرستیم
* آقای ترامپ به عنوان یک دلقک و احمق معرفی شد اما به عنوان یک تاجر سیاست خیلی هوشمندانه رفتار و به همه سیزده وعده انتخاباتی خود عمل کرد. از رفع بیکاری و افزایش سرمایه و درآمد ملی آمریکایی‌ها گرفته تا فاکتور کردن صورت هزینه‌های مدیریت آمریکا بر دنیا. هفت تریلیون دلار عرب‌ها باید بدهند. مساله برجام چه نقشی در تشدید بحران‌های ما دارد؟ آیا می‌تواند تبدیل به یک فرصت شود؟ این رفتاری که از طرف حاکمیت و مجموعه نظام برای مردم به تصویر کشیده می‌شود، راهبرد درستی است؟ به نظر می‌رسد آرایش سیاسی دنیا در حال تغییر است. این تغییر افزون بر افزایش سرعت تغییرات و تحولات در دنیاست. جای ایران در این تغییر آرایش کجاست و موقعیت ما چگونه است؟

جواب - خیلی به ندرت در مورد برجام صحبت کرده‌ام. عامدانه وارد این بحث نشده‌ام. زمانی که بالاخره ترامپ رای آورد. یک ادبیات خاص در جامعه ما شکل گرفت. یک فضای خاص شخصیتی برای او ترسیم شد و فرض بر این بود که احمق است. شاید همانجا برای اولین و آخرین بار در مورد او تحلیل کردم و هنوز همان نظر را دارم. اگر او یک احمق و یک آدم سخیف است و موفق می‌شود در یک تسابق بزرگ و پیچیده سیاسی پیروز میدان شده تصمیم‌ها و تدبیرات احمقانه خود را بر جهان عاقلی تحمیل و سیاست‌های خود را دیکته کند؛ آن جهان باید یک‌بار در آیینه خود را نگاه کند و ببیند که کیست و چیست که توسط یک احمق به این راحتی در بازی قرار می‌گیرد. تردید ندارم که اروپای امروز با کارت ترامپ بازی خواهد کرد و حرکت امروز اروپا قسمتی از بازی بزرگی است که قبلا مشخص شده است. تردید ندارم که یکی از طراحان بزرگ این بازی ترامپ و تیم ترامپ است. بستگی دارد که در این شرایط پیچیده جهانی ما چه نقشی برای خود قایل هستیم و چه نقاشی برای خود ترسیم می‌کنیم. تابلویی که مقابل خود می‌گذاریم چیست و به کجا می‌رویم؟ اگر به بن بست رسیدیم چه خواهیم کرد؟ اگر به شرایطی رسیدیم که یکی بعد از دیگری آشکارا در بازی ترامپ رفتند، چه خواهیم کرد؟ این امر نیازمند این است که علاوه بر داشتن یک رویکرد بیرونی عقلایی، بر درون تمرکز کنیم. در دورن باید تلاش کنیم که سرمایه اجتماعی را تقویت کنیم. این سرمایه اجتماعی که هر روز کمتر می‌شود را می‌توان تقویت کرد. باید همبستگی ملی که به اشکال گوناگون در حال خدشه‌دار شدن است را ترمیم کنیم. باید روح ملی و هویت ملی را تقویت کرد و قدری از حاشیه‌های بازی و قدرت زمختی که در جامعه هست کم کنیم. باید از خروج سرمایه انسانی و اقتصادی جلوگیری کنیم. نباید اجازه دهیم که نخبگان جوان گروه گروه بروند و به همان کشورهایی بپیوندند که ما با مشت گره کرده علیه آنها شعار می‌دهیم و هر روز مرگ برای‌شان می‌خواهیم. پرچم‌شان را زیر پا گذاشته و سرودها می‌سازیم. اینها پارادوکس است. پارادوکس امروز جامعه ما این است که بر اساس سیاست‌های اعلامی هیچ کشوری نیست که مثل ایران علیه غرب و خصوصا آمریکا باشد. اما هیچ کشوری نیست که به اندازه ایران امروز نخبه و سرمایه اقتصادی به آمریکا بفرستد. آیا ما عملا آمریکا را فربه نمی‌کنیم؟ آیا ما هر روز با فرستادن بهترین فکرها و نخبه‌ها و سرمایه‌داران خود آمریکا را تقویت نمی‌کنیم؟ آیا نباید جلوی خروج سرمایه‌های ملی از کشور را بگیریم؟ باید به اینها توجه کنیم. باید مقداری با خود و آنچه هستیم فاصله نقادانه بگیریم.