Sunday, April 29, 2018

درباره رضاشاه و لقب «دیکتاتور خونریز



درباره رضاشاه و لقب «دیکتاتور خونریز
یژن اشتری - (نویسنده و مترجم)
من نه ارادتی به دیکتاتوری دارم نه اراداتی به حکومت سلطنت مطلقه. اما با کسانی که این روز‌ها از رضاشاه به عنوان یک دیکتاتور خونخوار یاد می‌کنند نیز مخالفم (نمونه‌اش آقای زیدآبادی عزیز). رضاشاه را باید در ظرف زمانی خودش بررسی کرد. او در دوره‌ای حکومت می‌کرد که در اروپا دیکتاتورهای خشنی مثل هیتلر و موسولینی و فرانکو و سالازار حکم می‌راندند و در روسیه هیولایی چون استالین. با این حال رضا شاه، در قیاس با این دیکتاتور‌ها، بسیار دموکرات بود و مرتکب هیچ نسل‌کشی یا قتل‌عامی نشد. کل مقتولین رضاشاه از انگشتان دو دست تجاوز نمی‌کند (مدرس، عشقی، داور، تیمورتاش و...). موقعی که حزب کمونیست ایران غیرقانونی اعلام و سرانش محاکمه شدند حداکثر حکم برای آن‌ها ده سال زندان بود (ارانی البته در زندان مرد).

غرض اینکه رضاشاه در قیاس با همه شاهان ایرانی و چه بسا همتایان اروپایی و روسی‌اش کمترین قتل سیاسی را انجام داد. نه اردوگاه مرگ تاسیس کرد نه مثل اسلافش و اخلافش از کشته پشته ساخت. مقایسه کنید آمار اندک «قربانیانش» را با بیست میلیون قربانیان هیتلر و استالین. تازه رضاشاه در یک کشور عقب‌مانده آسیایی حکومت می‌کرد و نه در مهد گوته و تولستوی. پس من نمی‌توانم او را دیکتاتوری خشن و خونریز بنامم؛ هرچند رهبر اقتدارگرا، باابهت و کاریزماتیکی بود.
در این نوشته کاری به اقدامات عمرانی‌اش و نهادسازی‌هایش ندارم که بحث جداگانه‌ای را می‌طلبد. فقط خواستم بگویم لقب «دیکتاتور خونریز» مطلقا به این شاه ایرانی نمی‌چسبد. مدارای او در برابر مخالفانش به راستی تحسین‌برانگیز است؛ بله تحسین‌برانگیز.