Thursday, January 25, 2018

شاعر روس در باره رهبر انقلاب اسلامی ایران چه گفت.



شاعر روس در باره رهبر انقلاب اسلامی ایران چه گفت.
شاه در سردرگمی غرق شده بود.
او را برکنار و یکی دیگر جایش بگذارید!
از کجا پیدا کنیم؟ در ترکمنستان، یک نفر از هر دو نفر-
یا آیت الله است و یا خمینی!
اسپونتیک 

آژانس خبری اسپوتنیک، در روز  سالگرد ولادیمیر ویستوسکی، شاعر کبیر روس که ترانه سرا، هنرپیشه تئاتر و سینما بود، یادآوری می کند که موضوع ایران چه تأثیری بر زندگی و هنر او داشته است.
ولادیمیر ویسوتسکی، شاعر و ترانه سرای مردمی اتحاد شوروی در باره موضوعات مختلفی شعر نوشت و ترانه سرود- در باره ملوانان، خلبانان، کوهنوردان،غواصان، قطب نوردان و رانندگان…او در عمق سیمای گرگ رانده شده ای که بسوی نوار پرچم ها می دوید،اسب راهواری که سوارکار خشمگین را بر زمین پرت می کرد که از ناآرامی میکروفون جعلی شکنجه شده بود و حتی جنگنده «یاک»، خود را غرق می کرد. او آدم ها را در انحنا و زاویه سرنوشت و زندگی اشان، در لحظه اوج احساسات و در مرز غلبه بر خود تجسم می کرد.
موضوع ایران- کشوری که او نیز مانند سرگی یسنین شاعر دیگر روس، موفق نشد به آنجا سفر کند، در مواضع هنری و مدنی اش، جایی برای خود یافت.
محبوبم به ایران فرار کرد
تابستان 1966، ولادیمیر ویسوتسکی،ترانه کمیک و خنده داری به نام «او در پاریس بود» را سرود. هنرپیشه لاریسا لوژینا که ویسوتسکی همراه وی در فیلم«ورتیکال» هنرنمایی کرده بود بهانه ای برای سرودن این ترانه شد
قبلا لوژینا با بازی در چند فیلم تولید مشترک اتحاد شوروی و کشورهای دیگر، توانسته بود به کشورهای زیادی سفر کند. ویسوتسکی در آن زمان هنوز به خارج از کشور سفر نکرده بود و تعریف های لاریسا او را سخت تحت تأثیر قرار داده بود
سوژه ترانه از این قرار است که قهرمان تغزلی سعی می کند بدنبال محبوبش از یک نقطه کره زمین به نقطه دیگر سفر کند: محبوب او یا در پاریس است یا «شمال دور» ، یا در ورشو و یا در اسلو. همه جا به امید رسیدن به او بدنبالش می رود.  اما اوج این تعقیب و گریز در این خطوط محسوس است:

او مرا فراموش کرده است، او در ایران است.
فهمیدم:  به پای او نخواهم رسید!
یکی از منتقدان در سیمای «ایران» که ویسوتسکی آن را عنوان کرده است،« آخرین نقطه جهان» را تصور کرده است که قهرمان تغزلی به هیچ وجه نمی تواند به آنجا برسد، حتی برای رسیدن به عشق خود. منتقد دیگری اصلا به این نکته توجه نشان نمی دهد که قهرمان ترانه همانا در لحظه ای که محبوبش در ایران است، دچار یأس و ناامیدی جانکاهی می شود.
کجا باید دنبال خمینی  گشت؟ در ترکمنستان
«سخنرانی در باره وضعیت بین المللی»- ترانه ولادیمیر ویسوتسکی است که در سال 1979 سروده شد و به رویداد مهم همان سال در سیاست جهانی اختصاص داشت. رویدادهای تاریخی ایران از نظر شاعر و ترانه سرا بدور نماند.
ویسوتسکی می گوید، شانس از شاه رو برگرداند و مقامات شوروی نمی توانستند پیشرفت حوادث در ایران را پیش بینی کنند که به شکست ژئوپلیتیکی انجامید:
سرنوشت به هیچکس رحم نمی کند و مثل گربه ولگرد پرتش می کند،
خواه مقام دار باشد، خواه پولدار و خواه شاه.
چطور شد که جای شاه از دستمان در رفت؟!
نسل بعدی ما را نخواهد بخشید.
ترانه سرا به عدم صلاحیت محمد رضا پهلوی توجه نموده و بشوخی می گوید، آیت الله روح الله خمینی که جای او را گرفت، می توانست هر یک از شهروندان ترکمنستان شوروی باشد:
شاه در سردرگمی غرق شده بود.
او را برکنار و یکی دیگر جایش بگذارید!
از کجا پیدا کنیم؟ در ترکمنستان، یک نفر از هر دو نفر-
یا آیت الله است و یا خمینی!
این البته شوخی است. اما ولادیمیر ویسوتسکی سیاست را از شعر جدا می کرد. در یکی از کنسرت هایش از او پرسیدند:«نظر شما در باره رویدادهای ایران چیست؟» احتمالا منظور انقلاب 1979 بود. ویسوتسکی گفت:«شما چرا چنین سوالی از من می پرسید؟ من اینجا آمده ام تا برایتان آواز بخوانم!».