بی بی سی، جمشید برزگر: ثبت نام محمود احمدینژاد برای شرکت در رقابتهای انتخابات ریاست جمهوری را باید یکی از شگفتانگیزترین اقدامات کسی دانست که به انجام کارها و گفتن سخنان غیرمنتظره شهره است. اهمیت اقدام آقای احمدی نژاد، به طور مشخص در نادیده گرفتن تمام عیار نظر آیتالله علی خامنهای است. اما او چرا باید دست به اقدامی بزند که پیشبینی نتیجهاش دشوار نیست؟
فارغ از اینکه منع نامزدی او از سوی آقای خامنهای یک دستور یا یک توصیه قلمداد شود، نادیده گرفتن نظری که ابتدا به طور خصوصی و سپس به طور علنی و با تاکید از سوی آقای خامنهای مطرح شده، اقدامی نامتعارف در جمهوری اسلامی به حساب میآید.
اولین واکنشها به ثبت نام محمود احمدینژاد از سوی اصولگرایان نشان میدهد که این وضعیت اکنون تغییر کرده است، اما آیا آقای احمدینژاد هنوز از پشتوانههایی در درون ساختار قدرت برخوردار است که بتواند او را به عبور از گذرگاه پرخطری که در پیش گرفته امیدوار سازد؟
صولگرایانی که قبلا و مخصوصا به خاطر حمایت همهجانبه خامنهای به دلخواه یا به اجبار حامی محمود احمدینژاد بودند و ظاهرا این دوره بر سر ابراهیم رئیسی به اجماع رسیدهاند، بلافاصله پس از ثبت نام محمود احمدینژاد با یادآوری سخنان آیتالله خامنهای و پذیرش حکم او از سوی محمود احمدینژاد برای شرکت نکردن در رقابت های انتخابات ریاست جمهوری، به صراحت بر تمرد او در برابر فرمان ولی فقیه تاکید کردهاند؛ اتهامی که میتواند به معنای پایان حیات سیاسی محمود احمدینژاد، آن گونه که تا امروز بوده و دستکم در کوتاهمدت باشد.
محتمل ترین گزینه در شرایط فعلی، رد صلاحیت نه تنها محمود احمدینژاد بلکه هر نامزدی است که احتمال نزدیکی او به آقای احمدینژاد وجود دارد.
آیا آیت الله خامنهای و هواداران او، به سادگی از این اقدام محمود احمدینژاد خواهند گذشت و به عنوان مثال تنها به رد صلاحیت او از سوی شورای نگهبان اکتفا خواهند کرد، یا برای چنین "گستاخی" او را به مجازاتی به مراتب سنگینتر محکوم خواهند کرد و یا اصولا، برای رسیدن به هدفی بزرگتر، با چشم پوشیدن از این "تقابل و تمرد"، حضور او را در رقابتهای انتخاباتی تاب خواهند آورد؟
دستکم فعلا نشانه روشنی دیده نمیشود که نشان دهد حضور محمود احمدینژاد در رقابتهای انتخاباتی قطعا به سود اصولگرایان و به زیان حسن روحانی تمام خواهد شد، حتی اگر چنین باشد، اقدام آقای احمدینژاد با هزینه بسیار، یعنی بیاعتنایی به فردی انجام میشود که قرار است نظرش "فصل الخطاب" باشد.
در رقابتهای ریاست جمهوری سال ۱۳۹۲، محمود احمدی نژاد تهدید کرده بود که در صورت رد صلاحیت اسفندیار رحیم مشایی، ساکت نخواهد نشست. در آن زمان، گمان میرفت که او در واکنش به رد صلاحیت نزدیکترین چهره به خود دست به افشاگریهایی بزند که مطلوب رهبران جمهوری اسلامی نیست.
با این حال، آقای احمدینژاد در پی رد صلاحیت اسفندیار رحیم مشایی، هیچ واکنشی نشان نداد. پس چرا این بار حتی گامی فراتر نهاده و با نادیده گرفتن نظر آیت الله خامنهای، همراه با چند تن از نزدیکانش پا به میدان گذاشته است؟