Saturday, September 17, 2016

خاطره جنتی از امام زمان




 جنتی در مصاحبه با نسیم آنلاین خاطراتی را از خزعلی تعریف کرده یک مورد آن در زیر میاید:
احمد جنتی: ... یکی از مسائلی که (علی خزعلی) چندین بار به من فرمودند- نمی‌دانم یادشان رفته بود که قبلاً به من گفته‌اند و شاید به این دلیل چند بار تکرار کردند- این بود که: «یک وقتی در یکی از خیابان‌های تهران راه می‌رفتم. آقایی به من رسید». اسم آن آقا را هم گفتند و یادداشت کرده‌ام. گفتند: «به من رسید و گفت: حضرت ولی‌عصر  به شما سلام رساندند!» ایشان می‌گفت :
«خیلی خوشحال شدم که عجب! چطور چنین لیاقتی را پیدا کردم؟» مدتی گذشت و بعد همین آقا به من گفت: «نمی‌خواهی با هم به مکه برویم؟» گفتم: «بله»، ایشان می‌گفتند: «من و خانواده‌ام با ایشان حرکت کردیم و رفتیم. به مدینه که وارد شدیم برای زیارت قبر حضرت حمزه  رفتیم. مأمورین در آنجا بودند و معمولاً نمی‌گذاشتند کسی جلو برود. این رفیقمان گفت بیا از دیوار آن طرف و سر قبر حمزه برویم». گفتم: «نه، نمی‌بیننداینها اجازه نمی دهند!» با این حال می‌ فرمودند:« با هم رفتیم، از دیوار آن طرف پریدیم!» حتی در ذهنم هست که گفتند:« خانواده‌ام هم آمدند. رفتیم و نشستیم و یک زیارت سیر سر قبر حضرت حمزه  خواندیم و هیچ‌کس هم متوجه نشد!». شاید می‌گفتند:« آنجا نمازی هم خواندیم. بعد هم برگشتیم که به مدینه برویم، ماشینی جلوی ما توقف کرد و گفت: آقا! بفرمایید شما را برسانم. بدون اینکه از ما بپرسد می‌خواهید کجا بروید. سوار ماشین شدیم. او ما را صاف دم در هتلی که در آن اقامت داشتیم برد. نه اینکه قبلاً صحبتی باشد یا آشنایی داشته باشیم». ایشان می‌گفت:«احتمالا این ماشین را حضرت ولی‌عصر برای ما فرستاده بودند و این راننده هم از طرف ایشان مأموریت داشت». ایشان از این مسائل داشتند و اینها از مختصات ایشان بود. ایشان با واسطه، از شاگردان مرحوم حاج میرزا مهدی اصفهانی بود که با حضرت ولی‌عصر  ارتباط داشت. بعضی‌ها هم می‌دانستند ایشان این ارتباط را دارد. ایشان در جاذبه منش حاج میرزا مهدی قرار گرفته بود و این اخلاقیات و روحیات از آنجا و مرحوم حاج شیخ مجتبی قزوینی و علمای مشهد به ایشان منتقل می‌شد.

تسنیم